معنی حمل و نقل کردن - جستجوی لغت در جدول جو
حمل و نقل کردن
للنّقل
ادامه...
لِلنَّقْلَ
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حمل و نقل کردن
Transport
ادامه...
Transport
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
حمل و نقل کردن
transporter
ادامه...
transporter
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
حمل و نقل کردن
transportieren
ادامه...
transportieren
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
حمل و نقل کردن
परिवहन करना
ادامه...
परिवहन करना
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به هندی
حمل و نقل کردن
منتقل کرنا
ادامه...
منتقل کرنا
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به اردو
حمل و نقل کردن
পরিবহন করা
ادامه...
পরিবহন করা
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
حمل و نقل کردن
kusafirisha
ادامه...
kusafirisha
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
حمل و نقل کردن
taşımak
ادامه...
taşımak
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
حمل و نقل کردن
운반하다
ادامه...
운반하다
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
حمل و نقل کردن
運ぶ
ادامه...
運ぶ
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
حمل و نقل کردن
להסיע
ادامه...
להסיע
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به عبری
حمل و نقل کردن
mengangkut
ادامه...
mengangkut
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
حمل و نقل کردن
транспортувати
ادامه...
транспортувати
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
حمل و نقل کردن
транспортировать
ادامه...
транспортировать
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به روسی
حمل و نقل کردن
transporteren
ادامه...
transporteren
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
حمل و نقل کردن
transportar
ادامه...
transportar
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
حمل و نقل کردن
trasportare
ادامه...
trasportare
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
حمل و نقل کردن
transportar
ادامه...
transportar
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
حمل و نقل کردن
运输
ادامه...
运输
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به چینی
حمل و نقل کردن
transportować
ادامه...
transportować
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
حمل و نقل کردن
ขนส่ง
ادامه...
ขนส่ง
تصویر حمل و نقل کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی